حال یک سؤال اساسی در این زمینه مطرح میشود: والدین چه کارهایی باید انجام دهند تا فرزندانشان فرصت درک و فهم اهدافشان را به دست آورند؟
حقیقت این است که فرزندان تا زمانی که هنوز جوان هستند، رویاها و آرزوهایی در سر دارند. آنها اغلب اوقات چیزهایی را که خواستار آن هستند، در زمانی که بزرگ شدند، پیگیری میکنند. اکثریت ما این قبیل امور را تجربه کردهایم اما تعداد کمی از ما توانستهایم آن رویاها و آرزوها را دنبال کنیم. آرزوها و رویاهای همه ما بهصورت روزانه و مقطعی تغییر میکند. بنابراین فرزندان با خود میاندیشند که والدین چگونه میتوانند آیندهشان را تأمین کنند!
شما بهعنوان والدین فرزند، باید در ایجاد فهم و درک فرزندتان در رابطه با رویاهایش، مسئول و پاسخگو باشید. حتی اگر رویاهای فرزندتان غیرممکن باشد، شما باز هم در برابر او مسئولیت دارید. محقق شدن رویاهای کوچک روزانه میتواند باعث شود رویاهای بزرگ و کلیتان به واقعیت تبدیل شود.
تنظیم اهداف به شما این اجازه را خواهد داد که هدف واقعی و عینی را درک کرده و یک آینده موفق پیشرو داشته باشید. اگر فرزندی یک تصویر واضح و روشن از آنچه دوست دارد و خواستار آن است، نداشته باشد، والدین باید به فرزندانشان کمک کنند تا هدفی را برای خود تنظیم کنند. این کار باعث میشود که شما در زندگی نقش یک راهنما را برای فرزندانتان ایفا کنید؛ البته راهنماییای که زمینهها را برای موفقیت فرزندان فراهم میآورد.
از آنها بپرسید که چه چیزی را میخواهند به دست آورند؟ به آنها کمک کنید تا بدانند که حقیقت دنیای بیرون چیست. اگر آنها به شما گفتند که میخواهند در آینده دکتر شوند، اهمیت این شغل و حرفه را برای آنها شرح و توضیح دهید. به فرزندانتان اجازه دهید تا رویاهایشان را توصیف کنند. در این راه شما هم میتوانید و هم توانایی آن را دارید که شور و اشتیاق فرزندانتان را ارزیابی کرده و آنها را در جهت نیل به رویاهایشان هدایت و راهنمایی کنید. فرزندانتان را ترغیب کنید تا برای انجام کارهای خود، انگیزه کافی داشته باشند. تا جایی که امکان دارد به آنها اجازه دهید که مستقلا تصمیم بگیرند. اگر آنها به تصمیمگیری علاقه دارند به آنها کمک کنید اما از مطرح کردن پیشنهادها و اظهارنظرهای خیلی زیاد، دوری کنید. انجام این کار باعث میشود که فرزندانتان را تحت فشار قرار داده و نظرتان را به آنها تحمیل کنید.
یک نکته مهم را فراموش نکنید که شما باید همیشه سن و سال فرزندتان را در نظر بگیرید. اقدام به انجام کاری کردن، آن هم در زمان مناسب، یک عامل مهم و با ارزش در جهت رسیدن به خواستههایتان است. دکتر شدن به آن معنا نیست که فرزندتان بهعنوان یک فرد در بیمارستان شروع به کار کند بلکه فرزندتان هنوز در حال تحصیلاست. به فرزندانتان نشان دهید که انجام بعضی فعالیتها به آنها کمک خواهد کرد تا علایقشان رشد کرده و گسترش یابد. سخت کار کردن و منظم بودن را بهصورت عینی به آنها آموزش دهید. راه میانبری در راه رسیدن به موفقیت وجود ندارد.
افراد موفق در راه رسیدن به اهدافشان از جانودل کار کردهاند و در این راه عرق ریخته و زحمت کشیدهاند. به فرزندانتان بفهمانید که هر دو نوع هدف اعم از اهداف کوتاه مدت و اهداف بلندمدت، بااهمیت و مهم هستند و شروع کردن از اوج، غیرممکن است. در حقیقت، موفقیت چیزی نیست که بدون در نظر گرفتن بعد معنوی، بتوان به آن دست یافت. فرزندانتان را تشویق کنید تا با خدا برای درست هدایت شدنشان، به راز و نیاز و نیایش بپردازند. در هنشان ملکه کنید که نهایت سعی و تلاششان را انجام دهند و همیشه بهخودشان ایمان داشته باشند.